#جزیره_کشف_نشده 🌴 پارت۴۳ 💚

ــ باشه مرسی.
جین: چاکر داداش. ما که نتونستیم ایشالله زنداداش بتونه تو رو به خط هنر بندازه.
ــ کم حرف بزن اونو بفرس.
جین: فرستادم داره میاد.
ــ باشه. برو ولی نتتو خاموش نکن. یوقت نمیاد.
جین: نگران نباش من هیچوقت نتمو خاموش نمیکنم.
ــ آره یادم رفته بود. همیشه تو مجازی پلاسی.
جین: شاخم دیگه.
ــ خیلی خب برو.
برنامه اومد. اول رو گوشی خودم نصب کردمش بعد هم گوشی لیندا. وارد برنامه شدم. خب دیگه بقیشو دیگه خودش میره. گوشیو گذاشتم جلوش..........
ــ خب.. خب تموم شد.
بهم نگاه کرد..............
ــ چیه؟
لیندا: هیچی.
ــ چرا اینطوری نگام میکنی؟
لیندا: تو این کتابو کامل خوندی؟
ــ اره چطور؟
لیندا: اینجا نوشته تا وقتی شاهزاده خانم پیش اژدها بره اژدها هر شب به شهرها حمله میکرد. ولی از اون به بعد هیچوقت اژدها به شهر حمله نکرد که هیچ بلکه بعضی مواقع به انسانها کمک میکرد.
ــ منکه باور نمیکنم. مگه عمه ام چیکار کرده بود؟ راستی بعضی از حرفا درست بازیابی نشدند.
لیندا: نمیدونم چرا اینو باور کردم؟
ــ زیاد به خودت فشار نیار.
لیندا: گفتن بعد از اینکه شاهزاده از دنیا رفت البته گم شد. اون دوباره شروع کرد به اذیت کردن مردم. ایندفعه نمیکشتشون یا نمیخوردشون بلکه فقط بهشون آسیب مالی میزد.






ـ✾✾✾✾✾✾✾✾✾✾✾✾✾✾✾✾✾ـ
#جزیره_کشف_نشده #میراث_ابدی #میراث_ابدی۲ #آنتی_bts
دیدگاه ها (۱)

#جزیره_کشف_نشده 🌴 پارت۴۴ 💚

#درخواستی استوریم بود💙💙

#جزیره_کشف_نشده 🌴 پارت۴۲ 💚

ورژن جیــن😎😏 پست آخر امروز🌼 کپشن👇

_last night, most recognition_

قسمت ۸

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط